حرم
شب 21 حرم بودم جای همتون خیلی خالی خیــــــــــــــــــــــــــــــلی شلوغ بود.
ماکه ماشین رو توی کوجه های نزدیک میدون شهدا پارک کردیم مامان وبابا نیومدن من وخواهران گرام رفتیم.
جاتون خالی یه عالمه پیاده راه رفتیم وساعت 3شب باکلی مشقت رسیدیم منزل.
براهمه مردم چه اونهایی که میشناختم وچه اونایی که نمیشناختم از ته دلم دعا کردم.
در ضمن شب23 هم قراره بریم.
بازم براتون دعا میکنم.
شما هم قول بدین برام دعا کنید خواهش میکتم برام خیلی دعا کنید.
+ نوشته شده در چهارشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۲ ساعت 1:16 توسط fatemhe
|
من یه بانویم باتمام حس های زیبای یه بانو،باتمامیه مشکلات یه بانو وقتی توبانو باشی باید حرف هایت رابغض کنی وبغض هایت را درگلویت نگه داری ویاقورت بدی...